گفت وگو با ساپاته رو نخست وزير سوسياليست اسپانيا
ارسالي بهمن بهمني ارسالي بهمن بهمني

دنيا را بدهيم سازمان ملل اداره كند

 

يك سال و نيم پيش، خوزه لوئيس ساپاته رو با پيروزى قاطع در انتخابات اسپانيا، آن هم چند روز پس از فاجعه بمب گذارى ماد ريد، دنيا را حيرت زده كرد. شروع فعاليت دولت ساپاته رو با ترد يدهايى مبنى بر كاهش سودهاى اقتصادى احتمالى و افزايش درگيرى با واتيكان بر سر قانونى كردن ازدواج همجنس گرايان همراه بود كه امروز با نظرسنجى از مردم اسپانيا پيرامون محبوبيت آقاى نخست وزير فراموش شده است. خوزه لوئيس ساپاته رو و ۵۵ درصدى كه به او ايمان دارند، چشم انداز روشنى را براى يك كشور ترسيم كرده اند. پيشرفت چشمگير در همه زمينه ها از صنعت فيلمسازى گرفته تا صنايع غذايى گوياى همين نكته است. ضمن اينكه اسپانيا با اتكا برآن ميراث «مغربى» منحصربه فرد ش مى تواند علاوه بر رشد اقتصادى، پلى ميان اروپا و مسلمانان به حساب آيد كه به اعتبار اين كشور كمك بسيارى خواهد كرد. اگر اوضاع بر همين منوال باشد و رضايت هموطنان از سياست هاى دولت ادامه يابد، آنگاه بايد در انتظار تولد اسپانياى جديد باشيم. گفت وگو با خوزه لوئيس ساپاته رو در مقر سازمان ملل به همين بهانه صورت گرفته است.
• شما هميشه مخالف جنگ عراق بوده ايد. به عقيده شما هنوز امكانش هست كه آمريكا و اروپا راهى مشترك براى رفع مشكلات عراق پيدا كنند و يا اينكه تصور مى كنيد اين مشكل فقط به آمريكا ارتباط پيدا مى كند و تنها بايد از آنها انتظار داشت تا كارى كنند؟
حتى آنهايى كه مثل ما با آغاز جنگ مخالف بودند، امروز خواستار پايان خوش ماجرا هستند. بنابراين بايد بگويم كه بله هنوز امكانش وجود دارد. فقط بايد بنشينيم كنار هم تا ببينيم چه مى شود كرد و چگونه ثبات و وضعيت عادى را مى توان بر عراق حاكم كرد.
• اخبارى كه از واشنگتن مى رسد از همفكرى و همكارى اندك ميان ايالات متحده و كشور شما حكايت مى كند. آيا شما به عنوان نخست وزير اسپانيا خواستار ادامه داد
ن روابط خود با دولت بوش هستيد؟
اطلاعات شما د
رست است. ميان ما و دولت آمريكا بر سر عراق، فاصله زيادى وجود دارد. اما جدا از اين مورد، اسپانياى فعلى به ايالات متحده به چشم يك د وست و متحد مى نگرد حتى اگر هميشه هم عقيده آنها نباشد.
• و ظاهراً همكارى امنيتى _ اطلاعاتى دو طرف در سطح مطلوبى است. اين طور نيست؟
من شخصاً به اين همكارى از ده نمره، هشت مى دهم.
• آيا اين همكارى به حدى هست كه آمريكايى ها نيازهاى اطلاعاتى شما را برآورده كنند و آنچه مى خواهيد در دسترس تان بگذارند؟
خيلى كمك حال ما بوده اند. در عين حال اسپانيا هم به نوبه خود از نظر اطلاعاتى كشور توانايى است. ما حملات تروريستى زيادى را تجربه كرده ايم و نيروهاى پ
وليس و امنيتى ما در سطح بالايى آموزش ديده اند. براى مثال موفق شده ايم تمام كسانى را كه در ماجراى بمب گذارى متهم بوده اند د ستگير كنيم. مشكلى كه ما با آن روبه رو هستيم، اطلاعات و تبادل آن نيست بلكه تجزيه و تحليل صحيح آن است.
•آقاى ساپاته رو وقتى در انتخابات پيروز شديد، اقتصاد
دانان اسپانيا نگران شد ند نكند اصلاحات اقتصادى دولت آسنار عقيم بماند و يا رشد شاخص اقتصادى متوقف شود. آيا كارنامه شما در اين مدت پاسخگوى اين مسائل بوده؟
دقيقاً خبر ندارم كه در حين انتخابات نگرانى آنها چه بوده، اما مى دانم بعد از پيروزى من در اقتصاد كشور چه رخ داده است. گمان مى كنم سياست هاى ما در اين زمينه به خوبى جواب داده و حالا همه آنها هم خوشحال هستند، نرخ سود از بيست درصد به بيست و پنج درصد رسيده و ارزش سهام نيز دقيقاً چنين رشدى داشته. اقتصاد فعلى اسپانيا اقتصاد پويايى است.
براى قانونى كردن ازدواج همجنس گرايان با واكنش شديدى روبه رو نشده ايد؟
هر چه بود، فقط يك مخالفت بود، نه بيشتر. تصويب اين قانون اما يك قدم بلند به جلو محسوب مى شود و صدالبته از چارچوب ارزش هاى اجتماعى و احترام به تصميمات شخصى خارج نشده است.
فكر نمى كنيد كه كليساهاى كاتوليك براى مبارزه با اين قانون تلاشى دوچندان خواهند كرد و ضمناً از مسئولان كشورهاى مختلف خواهند خواست آن را عملى نكنند؟
مشكلى نيست. آنها حق اين كار را دارند. در دموكراسى هر كسى اين حق را دارد كه هر كارى مى خواهد انجام دهد يا به چيزى كه دوست دارد راى دهد. حتى حق اين را دارد كه روزى حقيقت را درك كند...
•هميشه گفته ايد كه غرب نياز مبرمى براى ارتباط با دنياى مسلمانان دارد. حالا با توجه به راى هاى «نه» بعضى از كشورها به قانون اساسى اروپا، آيا هنوز بر اين باور هستيد كه مى توان تركيه را وارد اتحاديه اروپا كرد؟
به هر حال بايد به قول هاى خودمان به تركيه وفادار بمانيم. اگر آنها به آن مواردى كه از آنها انتظار داريم، عمل كنند، ما مى توانيم مثل عضويت كشورهاى ديگر عضويت تركيه را مورد مطالعه قرار دهيم و اين كشور هم مى تواند به اروپا ملحق شود. در اين ميان بحث و جد
ل كردن پيرامون مذهب يك كشور و پرداختن به اين موضوع نبايد مطرح باشد. اگر آنها به شروط تعيين شده عمل كنند، چرا بايد با الحاق آنها مخالفت كرد؟!
ژاك شيراك رئيس جمهورى فرانسه به دنبال چندقطبى كردن جهان است و اينكه بايد با قدرتمند ساختن اروپا و روبه رو شدن با آمريكا موازنه قوا كرد. با اين وجود تونى بلر معتقد است به جاى مخالفت با آمريكا، اتحاديه اروپا بايد به فكر تقويت رشته هاى ارتباطى بين دو قاره باشد. نظر شما چيست؟
به نظر من دنيا بايد توسط سازمان ملل هدايت شود. رهبرى يك قطبى يا چندقطبى امكان پذير نيست و سيستم حاكم بر جهان بايد چندسويه باشد. تنها راه درك مفهوم جهانى سازى دنيا همين است. فراموش نكنيد سى سال پيش يك جوان شانزده ساله هرگز نمى ديد يا نمى شنيد كه آن طرف دنيا دارد چه اتفاقى مى افتد، اما حالا همان جوان نه تنها اتفاقات روزمره را مى بيند و مى شنود كه درباره اش فكر هم مى كند.
(منبع: Newsweek).

 


October 9th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی